کد مطلب:106528 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:166

خطبه 143-در طلب باران











[صفحه 339]

از سخنان آن حضرت علیه السلام است كه در طلب باران ایراد فرموده است: افلع عن خطیته: از گناه توبه و بازگشت كرد مثاور: جهنده زلفه: قرب و منزلت واجم: كسی كه از بسیاری اندوه قادر به سخن گفتن نیست. قیعان: جمع قاع، سرزمین هموار نافعه: سیراب كننده، سودمند بطنان: جمع بطن، سرزمین پست آگاه باشید زمینی كه شما را بر پشت خود گرفته، و آسمانی كه بر شما سایه افكنده است فرمانبرداران پروردگار شمایند این دو به خاطر دلسوزی، و یا تقرب جستن به شما و یا به امید فایده ای، بركات خود را به شما نمی بخشند، بلكه مامور شده اند كه در خدمت منافع شما باشند و فرمان برده اند، و برای تامین مصالح شما گمارده شده و اقدام كرده اند. خداوند بندگانش را در هنگامی كه مرتكب كارهای ناشایست می شوند، با كمبود ثمرات و قطع بركات، و بستن گنجینه خیرات می آزماید، تا توبه كننده توبه كند، و گنهكار دست از گناه باز دارد، و پندپذیر پند گیرد، و آن كه از گناه خودداری داشته همچنان از آن باز ایستد. خداوند سبحان استغفار و طلب آمرزش را سبب فراوانی روزی و رحمت بر آفریدگان قرار داده و فرموده است: استغفروا ربكم انه كان غفارا، یرسل السماء علیكم مدرارا، و یم

ددكم باموال و بنین پس رحمت خدا بر آن كس باد كه به توبه رو آورد، و از گناه باز گردد و بر مرگ پیشی گیرد. بارخدایا! ما از زیر خیمه ها و پوششها پس از شنیدن ناله و فریاد چهارپایان و كودكان به سوی تو بیرون آمده ایم، در حالی كه رحمت تو را خواستار، و به فضل و نعمت تو امیدوار، و از عذاب و كیفر تو بیمناكیم، بارالها ما را با نزول باران خود سیراب فرما، و ما را از نومید شدگان قرار مده، و با قحطی و خشكسالی نابود مگردان، و به سبب كردار زشت سفیهان و نابخردانمان ما را مواخذه مفرما، ای مهربانتر از همه مهربانان. بارپروردگارا! ما به سوی تو بیرون آمده ایم، و از آنچه بر تو پوشیده نیست شكایت می كنیم، در هنگامی كه گرفتاریهای طاقت شكن ما را به ستوه آورده، و قحطی و خشكسالی ما را بیچاره گردانیده، و نیازهای سخت ما را درمانده ساخته و حوادث دشوار، پیاپی به ما هجوم آورده است. بارخدایا! از تو خواهانیم كه ما را نومید و غمین باز نگردانی، و ما را بگناهانمان نگیری و بكردارمان نسنجی. بارخدایا! اباران و بركت، و روزی و رحمتت را بر ما ارزانی فرما، و ما را با فرستادن بارانی سودمند و رویاننده سیراب گردان، تا آنچه از دست رفته و خشك شده است بدان برویا

نی، و آنچه مرده است به سبب آن زنده گردانی، بارانی پر سود و پر بار كه دشتها را سیراب كند، و گودالهای زمین را پر آب گرداند، و درختان را پر برگ و بار سازد و نرخها را پایین آورد، زیرا تو بر آنچه می خواهی توانایی. ما پیش از این گفته ایم كه در جود و بخشش الهی هیچ بخل و منعی وجود ندارد، و آنچه در این جهان مانع وصول فیوضات ربانی می شود عدم قابلیت بندگان است، زیرا هر كسی استعداد چیزی را داشته باشد به آن می رسد و به او افاضه می شود، بنابراین امام (ع) در آغاز این خطبه به مردم گوشزد می كند كه لازم است در كسب قابلیت و شایستگی برای توجه رحمت خداوند به آنها كه با قطع باران از آن محروم گشته اند بكوشند، و این مطلب مدلول گفتار آن حضرت از الا و ان الارض... تا بادر منیته می باشد. امام (ع) نخست در آغاز خطبه تذكر می دهد كه این زمینی كه برای رستنیها مانند مادر، و آسمانی كه برای آفریدگان جهان به منزله در است فرمانبردار پروردگار خویشند، ممكن است مراد از آسمان، ابرهای بارنده و یا آسمانها باشد كه با حركات و گردشهای خود موجب بروز قابلیت در موجودات و پیدایش دگرگونیها در این جهان می باشند. این كه فرموده است هر دو مطیع پروردگارند منظور ای

ن است كه در زیر فرمان قدرت خداوندند. در عبارت و ما اصبحتا... تا ترجو انه منكم نكته ای است و آن عبارت از این است كه: حوادثی كه در نتیجه تاثیرات كرات آسمانی در این جهان پدید می آید، معلول اراده و قصد ذاتی آنها نیست و مانند آنچه از نظر اغراض مادی میان مردم متداول است، برای دلسوزی به حال مردم یا جهت تقرب و كسب منزلت و یا به امید جلب منفعت از آنها ناشی نمی شود، زیرا آسمانها و زمین از این امور بی نیازند، لیكن چون كرات آسمانی برای كسب كمالاتی كه شایسته آنهاست و از جانب خداوند متعال برای آنها مقرر شده، پیوسته در گردش و جنبش بوده و رام و مطیع اویند، و از این حركتها زمین برای رویش گیاه و كشت و زرع آماده و حیوانات و آذوقه و ارزاق كه مایه بقای آنهاست پدید آمده است، لذا مصالح و منافع حیوانات نیز بسته به همین حركات و اتصالات كرات سماوی بوده به فرمان خداوند مدبر عزیز و حكیم بر وفق آنها جاری می باشد، و امام (ع) این معنا را ضمن عبارت ولكن... تا فاقامتا بیان فرموده است. و منظور از آنچه تا اینجا گفته شده این است كه عظمت مقام ربوبی در دلها جایگزین شود، و ارزاق اسباب حصول آنها را از او بدانند به او منسوب كنند، تا در نتیجه مردم به

سوی او رو آورند و گناهان را كه مانع افاضه رحمت پروردگار است ریشه كن سازند. سپس توضیح می دهد كه خداوند سبحان در برابر كردار ناشایست بندگان، ثمرات را نقصان می دهد، بركات خود را باز می دارد و گنجینهای خیرات خود را بر روی آنان می بندد تا آنها را بیازماید، چنان كه در قرآن كریم فرموده است: ولنبلونكم بشی ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال والانفس و الثمرات و بشر الصابرین و درباره این كه خداوند چگونه و برای چه بندگانش را می آزماید پیش از این سخن گفته شده است. سپس امام (ع) بیان می كند كه منظور غایی از این آزمونها و گرفتاریها از میان بردن حجابهای گناه از صفحه دلها به وسیله توبه و دوری جستن از گناه و به یاد خدا بودن و به دست آوردن آمادگی و قابلیت برای قبول رحمت اوست و بالاخره برای این است كه دوستان نیكو كردار خود را به آنچه در سرای آخرت برای آنها آماده ساخته و اصل گرداند و دشمنان بدكردار خود را به هلاكت ابدی برساند، پس از آن یادآوری می كند كه خداوند استغفار و طلب آمرزش را مایه افزایش روزی و توجه رحمت خود قرار داده است، و چون استغفار عبارت از طلب آمرزش از گناه و درخواست چشم پوشی از رسوایی كیفران است، و این زمانی صورت م

ی گیرد كه گناه از صفحه دلی بكلی زدوده شود لذا استغفار كننده مخلص، با طلب آمرزش، در حقیقت زنگار گناه را از لوح دل خود می زداید، و بدین گونه قابلیت خود را برای افاضه رحمت پروردگار كه در دنیا بركات خود را بر او نازل، و در آخرت درجه او را بالا می برد كامل می گرداند، گواه صادق این گفتار قول خداوند متعال است كه: فقلت استغفروا ربكم انه كان غفارا یرسل السماء علیكم مدرارا و نیز و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم بركات من السماء و الارض همچنین و لو انهم اقاموا التوراه و الانجیل و ما انزل الیهم من ربهم لاكلوا من فوقهم و من تحت ارحلهم و نیز و ان لو استقاموا علی الطریقه لاسقیناهم ماء غدقا سپس برای كسی كه رو به سوی توبه آورد، و خود را برای آن آماده سازد، دعا می كند، همچنین برای كسی كه از خطای خود درخواست گذشت كند، یعنی از خداوند بخواهد كه از فرجام بد و ثمره تلخ كردار ناشایست او كه همان كیفر سخت خداوند است در گذرد، و نیز دعا فرموده است برای كسی كه از آن كه مرگ او را دریابد از گناهان خود توبه كند و بدین طریق بر مرگ پیشی گیرد، همه این سخنان هشدار است بر لزوم آمادگی برای توبه و بازگشت به سوی حق، و درخواست امام (ع) ا

ز آنها همین است، زیرا بدون آمادگی برای توبه، رستگاری و رسیدن به مطلوب ممكن نیست، واژه اقاله (فسخ كردن) استعاره است، و مناسبت آن این است كه گنهكار مانند متعهدی است كه به خطر لذتی گذرا كیفر كیفر اخروی گناه را پذیرفته، و دانسته است كه آن لذت مستلزم عذاب الهی است، و او اكنون مانند خریدار كه از فروشنده درخواست فسخ معامله را می كند خواستار به همزدن این معاهده است. فرموده است: اللهم... تا آخر چون لزوم تحصیل قابلیت را برای نزول رحمت خداوند، در پیش گوشزد فرموده بود، اكنون به او رجوع، و درخواست می كند كه باران رحمت خود را بر مرد م نازل فرماید، همان گونه كه در پیشگاه پادشاهان معمول است كه سخن و گفتار خود را با جملاتی دلپذیر و رقت انگیز آغاز می كند، دعای خود را شروع فرموده، و بیرون آمدن دعا كنندكان را از زیر پوششها از درون خانه ها و سرپناههای خود كه جز در مواقع دشوار از آنها بیرون نمی آیند ذكر كرده است، همچنین ناله چهارپایان و گریه و زاری كودكان را بیان فرموده است، غرض از ذكر اینها ابراز شوق به نزول رحمت، و اظهار امید به فضل و نعمت پروردگار، و نشان دادن بیم از عذاب و كیفر اوست، و همه اینها چیزهایی است كه انسان برای خاطر

آنها مساعی خود را به كار می برد، سپس امام (ع) خواستهای خود را از درگاه حق تعالی مسالت می كند كه: آنان را سیراب فرماید و بر اثر خشكسالی و قحطی نابود نگرداند، و به سبب اعمالی كه سفیهان و نابخردان مرتكب می شوند و موجب دوری از رحمت پروردگار است آنان را مورد مواخذه قرا ندهد، چنان كه خداوند متعال از قول موسی (ع) نقل می كند كه عرض كرد: اتهلكنا بما فعل السفهاء منا پس از آن شكوه از قحط سالی را با ذكر عواملی كه آنها را به ستوه آورده و به این شكایت برانگیخته تكرار كرده است تا به درستی عذر این شكایت باشد. مقاحط عبارت از محلهای قحطی زده یا سالهای قحطی است، ظاهر اگر گرسنگی و لختی و دیگر آثار قحطی، فتنه و آزمایشی از جانب پروردگار است تا دلها از هواها و خواستهایی كه دارند برگردد، و به سوی پروردگار رجوع كنند، سپس امام (ع) از خداوند می خواهد كه دعایش را به اجابت مقرون فرماید. فرموده است: و لا تخاطبنا بذنوبنا، یعنی: خداوندا در پاسخ ما به گناهانمان استدلال مكن و ما را با كردارمان مسنج، یعنی رفتار خود را با كردار بد ما مقایسه مفرما و این را برابر آن قرار مده، و بدی را سزای بدی مگردان، پس از آن تا آخر خطبه مطالب خود را به نحو كامل

و شایسته از خداوند سبحان درخواست می كند كه معانی آنها آشكار است، و توفیق از خداوند است.


صفحه 339.